کنترل حرکتی

  1. تکلیف مورد نظر که قرار است انجام شود توسط مغز ما تشخیص داده می شود >>> اطلاعات حسی مناسب از محیط دریافت می شود >>> اطلاعات وارد مرحله ادارک می شود >>> برنامه حرکتی مناسب برای اجرای دقیق تکلیف مورد نظر طراحی می شود.
  2. این برنامه در داخل سیستم عصبی مرکزی هماهنگی لازم را پیدا می کند >>> حرکت مورد نظر از طریق نورون های عصبی در ساقه مغز و نخاع به مرحله اجرا می رسد >>> پیام مخابره شده به عضلات منتقل می شود تا کنترل پوستچر، سینرژی های عضلانی و حرکات سرو گردن به شکل صحیح انجام شود >>> واحدهای حرکتی عضلات با شدت و زمان بندی مناسب فعال خواهند شد.
  3. فیدبک حسی دریافت شده پس از انجام حرکت مجدد به سیستم عصبی مرکزی بر می گردد >>> در صورتی که حرکت دقیق نباشد در مورد اصلاح حرکت مورد نظر مجدد تصمیم گیری می شود >>> پس از تایید حرکت مورد نظر دانش لازم در مورد حرکت کسب می شود >>> اطلاعات مهم جهت انجام حرکت مورد نظر در مغز ما ذخیر شده و در آینده برای انجام آن حرکت مورد استفاده قرار می گیرد.
 

هماهنگی بین اندام ها (Inter-limb coordination) عنصری بسیار مهم در کنترل حرکات است. این هماهنگی با جمع آوری اطلاعات زمانی و فضایی مناسب برای انجام حرکت فراهم می شود. به دنبال هماهنگی لازم بین اندام ها دو سمت بدن می توانند حرکات را به صورت همزمان، ریتمیک و در توالی مناسب اجرا کنند. برای مثال:

  • هماهنگی دو سمت بدن برای پریدن، دست زدن، گرفتن و پرتاب توپ.
  • هماهنگی دست و پا برای دوچرخه سواری، بسکتبال، رانندگی.

یادگیری حرکتی

  1. فرایندی برای کسب مهارت که به وسیله آن فرد از طریق تمرین و همسان سازی، حرکت مورد نظر را اصلاح کرده و در نهایت این حرکت به صورت خودکار درآمده که سرعت و دقت بالایی خواهد داشت و تلاش زیادی برای انجام آن لازم نیست.
  2. یک فرایند عصبی درونی است که منجر به تولید یک حرکت جدید می شود.
  3. مجموعه ای از فرآیندهای داخلی مرتبط با تمرین یا تجربه که منجر به تغییرات نسبتا دائمی در مهارت های حرکتی می شود.
 

مراحل یادگیری حرکتی

بنابر مدل فیت و پوسنر (Fitts and Posner) مراحل یادگیری حرکتی به شرح زیر است:

مرحله اول: شناخت

حرکات آهسته، ناهماهنگ و ناکارآمد هستند. هنوز شناخت مناسب در مورد حرکت کسب نشده است. برای انجام حرکت توجه دقیق لازم است که چه عضوی باید به چه شکلی حرکت داده شود. پس بدون توجه یادگیری حرکت ممکن نیست.

مرحله دوم: تداعی 

حرکات روان تر، قابل اعتمادتر و کارآمدتر هستند و فعالیت شناختی کمتری مورد نیاز است. کنترل حرکات در بعضی قست ها خودکارشده و در برخی قسمت ها نیاز به توجه زیادی دارد. مهارت کامل نشده است.

مرحله سوم: خودکار شدن  

حرکات دقیق و مهارتی خواهند بود و نیاز به تمرکز و تلاش زیادی نخواهند داشت.

 

نقش کاردرمانی در آسیب های حرکتی:

  • تقویت عضلانی
  • تمرینات کششی و انعطاف پذیری
  • محدودیت درمانی (CIMT)
  • رویکرد NDT
  • مدیریت خستگی و حفظ انرژی در فعالیت های روزمره
  • تجویز اسپیلنت، کفش طبی و سایر وسایل کمکی
  • استفاده از مدالیته های گرمایی، سرمایی و…
  • بایوفیدبک
  • استفاده از کنترل حرکتی و یادگیری حرکتی جهت تسهیل مراحل رشدی

آسیب هایی که‌ در حیطه کاردرمانی جسمی تحت درمان‌ قرار می گیرند:

  • سکته مغزی (CVA)
  • ضربه ی مغزی (TBI)
  • آسیب های نخاعی (SCI)
  • ام اس (MS)
  • فلج مغزی (CP)
  • ای ال اس (ALS)
  • پارکینسون
  • سندرم داون
  • کودکان نارس
  • گیلن باره
  • نوروپاتی
  • میوپاتی
  • اختلالات راه رفتن
  • مشکلات تعادل

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *