
بین سنین 2 الی 3 سالگی تغییرات شناختی و هیجانی با شدت بسیار زیادی در کودکان نمایان خواهد شد. کاردرمانی ذهنی به صورت علمی بهبود عملکرد ادارک و شناخت است که حیطه های مختلفی را شامل می شود. به صورت خلاصه می توان فرایند کاردمانی ذهنی را به اجزاء زیر تقسیم بندی کرد:
- افزایش سطح هوشیاری
- بهبود توجه و تمرکز
- افزایش انرژی و انگیزه
- بهبود خلق و اصلاح رفتار
- بهبود حافظه
- کنترل هیچان
- انعطاف پذیری رفتار
- دستورپذیری و درک قوانین
- ادراک زبان شنیداری
- ادراک بینایی
- ادراک لامسه
- حل مسأله
- برنامه ریزی و توالی حرکتی
- هماهنگی بین چشم و اندام
- زبردستی و مداد گرفتن
- ترسیم های ساده و رنگ آمیزی
- یادگیری روتین ها
- تقلید حرکات، ژست ها، کار با ابزار و صداها
- کارکردهای اجرایی
- مستقل سازی بازی
- مستقل سازی فعالیت های روزمره
- پیشگیری از آسیب
- غذا خوردن، مسواک زدن، گرفتن پوشک
- پوشیدن و درآوردن لباس ها
- خلاقیت در بازی
- تسهیل بازی های ایستا و پویا
- آماده سازی سنجش مدرسه
- آموزش بازی انفرادی و گروهی
- رفع مشکلات حسی
- سازمان دهی و برنامه ریزی
اگر بخواهیم به زبان ساده کاردرمانی ذهنی را توضیح دهیم می توان فرآیند شناخت را یک ساختمان 100 طبقه در نظر گرفت. اگر کودکی بخواهد تمام این طبقات را به طور موفق بالا رفته و وارد جامعه و مدرسه شود آموزش کاملا گام به گام باید صورت گیرد. صرفا تمرینات سخت و بالاتر از سطح توان کودک کمکی به بهبود عملکرد نخواهد کرد. اگر رفتن به طبقه اول را به عنوان هدف اول در نظر بگیریم و یک جمع آوری ساده، حل یک پازل ساده، درک دستورات ساده و عبور از یک مانع کوچک را از کودک بخواهیم، تا یادگیری کامل این بازی های ساده نمی توان انتظار ورود به طبقات بالاتر را داشت. متأسفانه بسیاری از والدین آموزش های شناختی را درهم گسیخته و بدون سلسله مراتب وارد آموزش کودک می کنند، حتی وقتی چندطبقه پایین تر کودک هنوز نتوانسته مهارت ها را کسب کند والدین در طبقات خیلی بالاتر درگیر آموزش هستند که جز دلسردی و فرسایش چیزی به همراه نخواهد داشت. یک نمونه ی خیلی تکرار شونده را می توان در مورد آموزش رنگ بیان کرد. در بسیاری از موارد والدین در ارزیابی اولیه بیان می کنند که کودک تمام رنگ ها را یاد گرفته حتی به انگلیسی می تواند تمام رنگ ها را بیان کند. با نهایت تعجب وقتی یک ماشین زرد رنگ را به کودک نشان می دهیم و از کودک می پرسیم این چیست؟ جواب می دهد: زرد! اگر یک توپ سبز را به کودک نشان دهیم و بپرسیم این چیست؟ جواب می دهد: سبز! این یعنی کودک در طبقات اول هنوز درک درستی از اشیاء روزمره پیدا نکرده، گروه بندی را بلد نیست و حتی کاربردشناسی اشیاء برایش دشوار است. اما با آموزش اشتباه و نابهنگام رنگ ها هر چیزی را با رنگ نام می برد. کودکی دیگر در سن 6 سالگی مراجعه می کند و خانواده بیان می کند که در تمام این 6 سال انواع آموزش ها و کلاس ها را دریافت کرده است. اما پس از ارزیابی متوجه می شویم کودک هنوز برای دستشویی رفتن، مسواک زدن و غذا خوردن مستقل نشده است. حتی به خاطر مسواک نزدن بارها با بی هوشی تحت درمان دندانپزشکی قرار گرفته است. پس مطمنا طبقات اول آموزش به شکل درست طی نشده است. اگر تمام آموزش ها نتوانسته استقلال فردی برای کودک به همراه داشته باشد پس آموزش های مداد کاغذی و تمرینات درکی حرکتی پیچیده اولویت درمان کودک نیست.
در کنار این موارد اگر کودکی توانمندی شناختی لازم را کسب نکرده باشد پروسه گفتاردرمانی و کاردرمانی جسمی نیز همیشه لاک پشتی جلو خواهد رفت. اگر کودک هنوز برونداد حسی مناسبی را ندارد آموزش حرکات عملا امکان پذیر نیست. با توجه به این توضیحات می توان گفت برای عبور از طبقه اول آموزش تا طبقه 100 کوچکترین اشتباه می تواند کل فرایند آموزش را مختل کند. پیشنهاد می شود در صفحه اصلی سایت افکار سمی را مطالعه کنید.
آسیب هایی که در کاردرمانی ذهنی تحت درمان قرار می گیرند:
- اختلالات نافذ رشد (اتیسم/ آسپرگر)
- بیش فعالی و نقص توجه (ADHD)
- اختلالات یادگیری
- مشکلات رفتاری
- عقب ماندگی ذهنی
- اختلالات پردازش حسی
- سندرم داون و انواع مشکلات ژنتیک
- فلج مغزی
- تأخیر شناخت و کلام
بدون دیدگاه